این بیمارى از یک طرف ناشى از اشتباه در فهم احکام دینى و در واقع اصل دین اسلام مىباشد و به عبارت دقیق تر: ناشى از انحراف فکرى است، از طرف دیگر، اعمال و رفتارهایى به این فکر غلط و اندیشه باطل دامن زده و آن را به صورت یک عادت درآورده است. براى درمان این بیمارى ابتدا باید فکر اشتباه و غلط خود را اصلاح نمایید و رفتارهاى متضاد و مخالف با آنچه تاکنون انجام مىدادید،، انجام بدهید. این بیمارى، موضوعى نیست که با دعاى ما یا خودتان برطرف شود، مگر آن که عزم و تصمیم جدى براى درمان و رفع این بیمارى داشته باشید و وارد عمل شوید. این بیمارى را تنها خودتان مىتوانید درمان نمایید و راه درمان آن با تصمیم و عزم شما آسان خواهد بود و خداوند شما را یارى خواهد کرد. الف) درمان فکرى بیمارى: آنچه در ابتدا نیاز به درمان دارد، فکر و ذهن شما نسبت به دین اسلام و احکام دین است. این بیمارى در سایه تلقینات شیطانى ایجاد شده و برخى از عوامل دیگر آن را تشدید نموده، حتى ذهن و فکر شما را در تسخیر خود قرار داده و مفهوم غلطى را از نماز و طهارت و عبادات در ذهن شما قرار داده است. امام صادق (ع) فرمود: «شیطان با وسوسه نمىتواند علیه آدمى اقدامى کند، مگر آن که آدمى از یاد خدا روى برگرداند و فرمان خدا را گردن ننهاده و نهى وى را بى اهمیت بنگارد». (1) در روایت دیگر از عبدالله بن سنان آمده است: به امام صادق (ع) قضیه مردى را گفتم که در وضو نماز وسواس دارد، آن گاه افزودم: او مردى عاقل است، امام فرمود: چگونه عاقل است، در حالى که از شیطان پیروى مىکند؟! (2) بنابراین انسان وسواسى قبل از آن که پیرو خدا و عقل باشد، تابع شیطان و هواى نفس خود است و به جاى آن که از حکم خدا و پیامبر تبعیت کند، از هواى نفس خود پیروى مىکند؛ زیرا خداوند در قرآن مىفرماید که: «یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر؛ خداوند خواسته است که بر شما آسان بگیرد و نمىخواهد به کسى سخت بگیرد». اسلام همان گونه که در روایات آمده، دین سهله و سمحه است و معنایش همین است که احکام الهى، راحت و آسان است و خداوند هیچ گاه بر انسانها سخت نمىگیرد، به همین جهت در هیچ حکمى سختگیرى نکرده است. اگر روزه گرفتن براى انسان مشقت دارد، نباید روزه بگیرد و به جاى آن باید طعام و غذا بدهد. اگر نماز که ستون دین است، ایستاده ممکن نباشد، نشسته و حتى خوابیده بخواند و یا در میدان جنگ به اشاره نماز بخواند. اسلام این گونه گفته و در رسالههاى مراجع به همین نحو آمده، اما انسان وسواسى برخلاف حکم خدا و پیامبر و حتى آنچه در رسالهها آمده است، عمل مىکند. ورد زبان و حالت درون او این است که به من نمىچسبد و عملى را که خدا صحیح دانسته است، او صحیحى نمىداند! در حکم دین اسلام آمده است که باید به نجاست یقین داشته باشد تا حکم به نجاست شود، اما او هنگامى که شک در نجاست مىکند، حکم به نجاست مىدهد، در حالى که دین اسلام، در شک به نجاست حکم به طهارت داده است. با کمک شیطان براى خود احکامى درست مىکند و به آنها عمل مىنماید و از حکم خدا و پیامبر دورى مىکند، و این متابعت از شیطان و هواى نفس (دلچسب بودن براى خودش) و روى گردانى از خدا و حکم الهى است. در حالى که انسان وسواسى براى اجراى حکم الهى، خود را به مشقت و دردسر مىاندازد و حتى تا مرز جنون و بیمارى کشیده مىشود. به رغم همه این مشکلات، در بسیارى از موارد احکامى را که همه به سادگى انجام مىدهند، انجام نمىدهد ،یعنى با شک در عمل خودش، عملش را باطل مىکند، در حالى که باعث آزار و اذیت فراوان خود شده است، مثلاً در حکم اسلام یک بار شستن صورت براى وضو کفایت مىکند و دو بار اشکال ندارد، اما او با وسواسى این عمل را تکرار مىکند و بیش از دو بار مىشوید. در این جا هم اصل عمل را باطل کرده و عمل عبادى خود را انجام نداده و هم خود را مشقت انداخته و اسراف و زیاده روى در آب و وقت و عمر کرده، بدین ترتیب چند گناه انجام داده است. وى به جاى آن که ثوابى داشته باشد یا عمل واجب خودرا انجام داده باشد، گناه کرده است. توجه داشته باشید که در زمان رسول خدا، پاکترین و بهترین انسانها زندگى مىکردند. آب لوله کشى و امکانات امروز نبود، در حالى که حضرت فرمود: «بهترین امت من آن است که با یک مد (750 گرم) آب، وضو گرفته و با یک من آب، غسل نماید». امت پیامبر، فقط کسانى نبودند که آن زمان زندگى مىکردند. حال فکر کنید که چقدر از خوبها فاصله گرفتهاید و عمل خویش را تباه مىکنید! به شما مؤکداً توصیه مىکنیم که باید این بیمارى را درمان کنید و بهترین راه درمان آن بى اعتنایى است. احکام دینى را برخلاف خواسته خود انجام دهید. هر چیزى را که فکر مىکنید اشتباه انجام دادهاید و به دلتان نمىچسبد و یا چیزهایى از این قبیل، رها کنید و عمل را فقط و فقط یک بار انجام دهید، تا به تدریج از این مخمصه نجات یابید. از مراجع تقلید مختلفى در مورد بیمارى وسواسى سؤال کردهاند و آنها همین پیشنهاد را دادهاند. آیت الله فاضل در این باره مىنویسد: «وسواسى در حقیقت به منزله قبول نداشتن حکم خدا و رسول (ص) در مورد طهارت مىباشد... لذا شرعاً و عقلاً لازم است از این تخیلات شیطانى اجتناب شود و با بىاعتنایى مکرر، مىتوان آن حالت را از خود دور کرد».(3) خوشبختانه در مسئله مورد نظر (وسواسى) فتواى بسیار صریح و شفاف از مرجع تقلید شما (حضرت آیت الله مکارم شیرازى) وجود دارد که شما را از هر دغدغه و پریشان خاطرى نجات مىدهد. آیت الله مکارم شیرازى در پاسخ شخصى که از بیمارى وسواسى رنج مىبرد و به دعا و توسلات روى آورده بود، فرمود: «مشکل شما در واقع از خود شما است و مقصر اصلى خودتان هستید و به همین دلیل دعاى شما مستحبات نمىشود و علت اصلى آن ندانستن مسئله است. مسئله اصلى این است که بر شما واجب نیست یقین به طهارت و غسل و مانند آن پیدا کنید. آنچه بر شما به عنوان یک وظیفه شرعى لازم است، این است که به مقدار سایر مردم آب بریزید و به همان قناعت کنید، هر چند شک در غسل و طهارت داشته باشید و ما مسئولیت شرعى این حکم را مىپذیریم. شما از امروز فقط به مقدار مردم آب بریزید و با بدن نجس و حالت جنابت (به گمان خودتان) نماز بخوانید و هیچ اشکالى هم ندارد و نماز و روزه شما کاملاً صحیح است و ما به این وسیله بر شما و تمام افراد وسواسى اتمام حجت مىکنیم و مخالفت با آن گناه است. ما از خداوند مىخواهیم که به شما توفیق توجه به این مسئله را عنایت کند و از دام شیطانى نجات پیدا کنید». (4) با وجود چنین فتواى کاملاً صریح و آشکار جاى هیچ گونه تردید و دو دلى بر شما باقى نمىماند و حجت بر شما تمام است. ما نیز هر جا که تصور مىکنید اشتباه است و غلط به جا آوردید، مسئولیت آن را مىپذیریم و برعهده مىگیریم. با وجود چنین مسئلهاى شما به چیز زیادترى براى درمان این بیمارى نیاز ندارید، در عین حال براى موقعیت بیشتر و اطمینان شما براى غلبه بر این بیمارى، نکات چند و و توصیه هایى را براى شما بیان مىکنیم: 1 - به عواقب این بیمارى توجه کنید و براى همیشه با آن خداحافظى کنید. به هم خوردن نظم فردى و اجتماعى و درون خانواده، ایجاد سوءظن، بى اعتنایى افراد، بى ارزش شدن، مورد تمسخر قرار گرفتن و حتى احکام و (دین اسلام)، ایجاد تنفر نسبت به احکام اسلام، بدبینى و به خدا و... 2 - از کتابهاى نوشته شده در این زمینه استفاده کنید، مانند «وسواس» نوشتهى آقاى مصطفى زمانى 3 - در نگاه دین اسلام، احکام دینى براساس دیدگاه عرفى مردم صحیح مىباشد. بنابراین به گونهاى عمل نکنید که هیچ مسلمانى، حتى پیامبر اسلام به آن گونه عمل نکرده است. 4 - بر اثر وسواس و تکرار اعمال، عمر ارزشمند خود را هدر داده و در مقابل چیزى را به دست نیاوردهاید، حتى همان را که وسواس دارید، از دست داده و از واجبات دیگر عقب ماندهاید. 5 - با خود این جمله را در موقع آرامش تکرار کنید: «من به خواست خداوند، قطعاً بر این بیمارى غلبه پیدا مىکنم و توان آن را دارم». 6 - به یکى از دوستان و نزدیکان که از بیمارى شما آگاهى دارد و بیشتر اوقات با شما است، بگویید که در مواقع وسواسى عمل کردن و تکرار عمل به شما تذکر دهد و شما را از تکرار بازدارد. 7 - در کارهاى جمعى و گروهى بیشتر شرکت کنید، به خصوص در مواردى که دچار وسواس مىشوید، مثلاً شرکت در نماز جماعت و... 8 - فکر خود را به کارهاى شایسته و ارزنده مشغول سازید، مانند مطالعه کتابهاى مفید، تفریح و ورزش. سعى نماید هر روز صبح ده دقیقه ورزش نمایید تا با نشاط باشید. 9 - ذکر لا اله الا الله و لا حول و لا قوة الا بالله را تکرار نماید، به خصوص در زمانى که فکر شما متوجه اعمال و افکار وسواسى مىشود. 10 - بعضى موارد لازم است خود را عزقه سازى کنید، یعنى خود را به نجاست آلوده کنید و براى چند دقیقه هیچ واکنشى به آن نشان ندهید تا مسئله نجاست و طهارت براى شما کاملاً عادى شود. اطمینان داریم با توجه به توصیه هایى که شده و با توجه به سخن مرجع تقلید شما و آگاهى که به دست آوردهاید، مىتواند در غلبه بر این بیمارى هر چه زودتر موفق باشید، بنابراین، هم کمک بزرگى به خود کردهاید و هم از تجربهاى که به دست آوردهاید در کمک به دیگران که به این بیمارى دچارند، استفاده خواهید کرد. و از انسانى که براى خود و دیگران مشکل فراوان ایجاد کردهاید، به انسانى که هم براى خود و هم براى دیگران مفید باشد، تبدیل خواهید شد. پى نوشتها: 1 - بحارالانوار، ج 72، ص 124، ح 2. 2 - اصول کافى، ج 1، ص 12، ح 10. 3 - استفتائات، آیة الله فاضل لنکرانى، ج 1، ص 44، سؤال 106. 4 - استفتائات جدید، آیت الله مکارم شیرازى، ص 38 سؤال 37.