ازدواج تنها براى ارضاى غریزة جنسى نیست بلکه علاوه بر آن،جنبة معنوى دارد. ازدواج براى تولید انسان هاى پاک و بقاى نوع، اتخاذ انیس و مونس و شریک و مشاور در زندگى است. ازدواج براى تکمیل معنویت و یارى براى رسیدن به اهداف عالى است. ازدواج براى تحکیم پیوند ها و پیمان هاى اجتماعى است که این جهت ها باید مورد توجه قرار گیرد، هر چند ارضاى غریزة جنسى نیز اگر به انگیزه الهى انجام گیرد، ثواب اخروى دارد. و باعث مى شود که مرد و زن به گناه نیفتند و یا بر اثر کوبیدن غریزة جنسى گرفتار عقده و ناراحتى روحى نشوند. از دیدگاه اسلام ترک ازدواج و مجرد زیستن نه تنها فضیلتى محسوب نمى شود بلکه به عنوان یک نقیصه و منشأ از دست دادن برکات و آثار فراوان معنوى شناخته شده است. امام صادق(ع) مى فرماید: « مردى نزد پدرم آمد. پدرم از او پرسید: آیا زن داری؟ عرض کرد: ندرام. فرمود: دوست ندارم دنیا و آن چه در دنیا است مال من باشد، ولى شبى را بدون همسر به روز آورم. دو رکعت نماز مرد زن دار بهتر از نماز شب و روز مرد عزب است. آنگاه پدرم هفت دینار به او داد و فرمود:با این پول ازدواج کن ».1 در روایتى دیگر آمده است: زنى خدمت حضرت باقر(ع) رسید و عرض کرد که میل و رغبتم را براى ازدواج از دست داده ام! حضرت فرمود: چرا؟ عرض کرد: مى خواهم از این جهت کسب فضیلت کنم. حضرت فرمود:از این قصد برگرد. اگر در ازدواج نکردن فضیلت بود،حضرت فاطمه (ع) از تو سزاوار تر بود.2 اسلام به شدت از مجرد زیستن نکوهش مى کند. رسول اکرم(ص) مى فرماید: «خوبان امّت من همسرداران و بدان آن عزب ها و بى همسرانند».3 حضرت وقتى شنید یکى از یارانش زن و زندگى را رها کرده، خشمگین شد و فرمود: «خداوند مرا براى رهبانیّت نفرستاده بلکه مرا با دینى معتدل و آسان برانگیخته است. من روزه مى گیرم، نماز مى خوانم و با زنان آمیزش دارم. هر کس دین فطرى مرا دوست دارد، باید به سنت و روش من عمل کند وازدواج از سنت هاى من است»
پی نوشت ها:
1 بحارالانوار،ج 100، ص 217. 2 سفینه البحار، ج 1، ص 561. 3 بحارالانوار، ج 100، ص 221 |