چه چیز انسان را خوشبخت مى‏کند؟

 واژه خوشبختى در لغت، به معناى سعادت و خوش طالعى است.(1)
در مورد راه‏هاى رسیدن به خوشبختى، دیدگاه‏هاى متفاوتى وجود دارد.
یکى از دانشمندان غربى مى‏گوید: یکى از بزرگان گذشته 288 عقیده مختلف را درباره خوشبختى، نقل مى‏کند که تمام این عقاید را فیلسوفان و بزرگان جهان، اظهار داشته‏اند و هر یک از آن‏ها براى وصول به خوشبختى راه متفاوتى را نشان داده‏اند.(2)
مسّلم است که سعادت و خوشبختى از آنِ جامعه‏اى است که آسایش خاطر و آرامش بیشترى داشته باشد. با این بیان مى‏توان گفت مال و ثروت و قدرت، منشأ سعادت و خوشبختى به حساب نمى‏آید، زیرا ثروت و قدرت، رفاه مى‏آورند اما آرام بخش نیستند. یکى از دانشمندان انگلیسى مى‏گوید: براى مردم عاقل، ثروت یکى از عوامل اضطراب و بدبختى است. مسئله مهم این است که باید بکوشیم تا مالک ثروت خود باشیم، نه بنده آن. کسانى که ثروت را بى اندازه دوست دارند، گویى خودشان را اسیر آن ساخته‏اند و از فکر این که مبادا در کشمکش حوادث، ثروتشان از دست برود، دائماً به خود مى‏لرزند و هیچ وقت روى آسایش را نمى‏بینند.(3)
با نگاهى به دنیاى غرب، به خوبى مى‏توان دید که آنان از نظر ثروت و قدرت، در اوج قرار دارند اما هرگز عدم نگرانى و آسایش را (که رمز سعادت است) به دست نیاورده‏اند. در سال 1998 میلادى در ایالات متحده، هجده میلیون نفر به افسردگى دچار شدند. دراوایل دهه 1990 میلادى ارتکاب جرایم عمده در ایالات متحده در هر سال بیش از چهار صد میلیارد دلار به جامعه و قربانیان اصلى آن خسارت وارد ساخته است.(4)
خوش بخت کسى است که زندگى خوشایندى داشته باشد و این جز با آرمیدن در بستر خشنودى خداوند، امکان‏پذیر نیست.
بزرگراه خوش بختى، راه ایمان است. ایمان به خداى یگانه، خداى خوشبختى‏ها و خدایى که یادش آرام بخش دلها و دورى از او موجب سختى و تنگى زندگى است.(5)
نه ثروت و نه قدرت و نه لباس و زیبایى، هیچ کدام ما را به سرمنزل آرام بخش خوش بختى نمى‏رساند مگر این که همه این‏ها را رنگ خدایى دهیم. در وجود چیزى است بزرگ‏تر از همه عوامل مادى خوشبختى و آن روح خدا و جود خدایى ما است. ارکان و پایه‏هاى خوشبختى سه چیز است: میل و رغبت، تلاش و فعالیت و اندیشه و تدبیر در روایات معصومین.
خوش بختى نشانه هایى دارد:
1- تحرک: خوش بختى هیچ گاه با سکون و بطالت به دست نمى‏آید.(6)
2- عمل کردن به دانسته‏ها.
امام على(ع) مى‏فرماید: «به دانش عمل کنید تا خوش بخت شوید».(7)
3- همنشینى با دانشمندان: خوش بختى در گرو ارتباط با دانشمندان است.(8)
4- حق گرایى: امام على(ع) مى‏فرماید: «در همراهى حق، خوش بختى به وجود مى‏آید».(9)
5- اندیشیدن: امام صادق(ع) کسى را خوش بخت مى‏داند که لحظه‏هایى را براى خلوت گزیدن و اندیشیدن تدارک ببیند.(10)
6- دورى از کینه و حسد: امام على(ع) مى‏فرماید: «بیاییم سینه هایمان را از کینه و حسد بشوییم تا اسباب سعادت را فراهم آورده باشیم».(11)
7- اخلاق شایسته: رسول اکرم(ص) فرمود: «کسى که ویژگى‏هاى شایسته زیر را دارا باشد، نیک بختى دنیا و آخرت را از آن خود کرده است: اخلاق نیک که با آن در بین مردم و با آنان زندگى کند؛ قلب خاشع و سپاس گزار و زبانى که به ذکر خداوند مشغول است».(12)
8- همسر شایسته،
9- فرزند صالح،
10- منزل وسیع،
11- مرکب مناسب.
در روایتى پیامبر اکرم(ص) مى‏فرماید: «از سعادت مرد، زن خوب و خانه وسیع و مرکب خوب و فرزند صالح است».(13)
البته واضح است که این امور مادى در صورتى از نشانه‏هاى خوش بختى محسوب مى‏شود که جهت طاعت پروردگار و تکامل معنوى از آن‏ها بهره بردارى شود وگرنه هر یک از آن‏ها مى‏تواند مانع خوش بختى و سد راه تکامل انسان باشد.
پى نوشت‏ها:
1. لغت نامه دهخدا، ج 6، ص 8875.
2. سید هاشم رسولى محلاتى، کیفر گناه، ص 278.
3. همان، ص 280.
4. حدیث زندگى، ش 12، ص 58 به نقل از ویلیام، جى، سنت، شاخص‏هاى فرهنگى در ایالات متحده، ترجمه فاطمه فراهانى.
5. طه (20) آیه 124.
6. میزان الحکمه، ج 4، ص 460.
7. همان.
8. همان.
9. همان.
10. بحارالانوار، ج 78، ص 203.
11. میزان الحکمه، باب 1809.
12. بحارالانوار، ج 93، ص 311.
13. مکارم الاخلاق، ص 65.