راه به دست آوردن اعتماد به نفس چیست؟

 اعتماد به نفس، پدیده‏اى اکتسابى است، یعنى برخوردارى از خصیصه اعتماد به نفس، در گرو تمرین، ریاضت و برنامه ریزى است، شخصى که خود را در این مورد ضعیف و ناتوان مى‏یابد، مى‏تواند با استفاده از روش‏هاى علمى و با روحیه امیدوارى، براى تغییر شخصیت خود اقدام نماید.
به طور کلى شیوه‏هاى ایجاد و تقویت اعتماد به نفس عبارتند از:
1 - خودارزش‏مندى: اعتماد به نفس در گرو احترام به خود و نگرش مثبت به خویش است. احساس ارزش‏مندى یا عزت نفس نیاز فطرى انسان است «آبراهام مازلو» روان شناس معروف در کنار نیازهاى جسمانى، نیازهاى ایمنى، نیاز به عشق، محبت، تعلق به دیگران و نیاز به احترام و شأن اجتماعى را مطرح کرده است.(1)
اعتماد به نفس، ارتباطى مستقیم با ارضاى این نیاز درونى دارد. مازلو مى‏گوید: هنگامى که نیاز احترام به خود، ارضا شود، شخص احساس اعتماد به نفس، ارزش مندى، توانایى، قابلیت و کفایت مى‏کند و وجود خود را در دنیا مفید و لازم مى‏یابد، اما عقیم ماندن این نیازها، موجب احساس حقارت، ضعف و نومیدى مى‏گردد.(2)
براین‏اساس، اسلام در تمام برنامه‏هاى عبادى و اجتماعى و اخلاقى و اقتصادى خود، عزت و کرامت نفس را لحاظ کرده است. اگر انسان خود واقعى را پیدا کند، دیگر احساس حقارت نمى‏کند و گوهر وجودى خود را با هیچ چیز، عوض نمى‏کند. امام صادق(ع) فرمود: «من با نفس خود هیچ موجودى را برابر نمى‏کنم، جز پروردگارم. تمام دنیا و غیر خدا را با این گوهر نفیس برابر نمى‏کنم».(3)
2 - خودشناسى: اعتماد به نفس تا حد زیادى متوقف بر شناخت جنبه‏هاى مثبت و توانایى‏هاى نسبى و آگاهى از استعدادهاى قابلیت‏ها و کشف آنها است. شخص داراى ضعف اراده، مى‏پندارد که دیگران توانایى‏ها و استعدادهایى دارند که او ندارد. دیگران کارهاى را انجام مى‏دهند که او نمى‏تواند، در حالى که این مسئله اصلاً صحیح نمى‏باشد؛ چون که اگر تأمل و دقت کند، مى‏بیند که او نیز همان توانایى‏ها را دارد، یا استعدادهایى دارد که دیگران ندارند. او مى‏تواند با آگاهى از این استعدادها و توانایى‏ها آنها را شکوفا نموده و با تکیه بر آنها به توانایى‏هاى برتر دست یابد.
عدم اعتماد به نفس غالباً، بر اثر فقدان امکانات و توانایى‏ها نیست، بلکه به دلیل عدم شناسایى خویشتن است. در این راستا، اطرافیان نقش بسیار مهمى مى‏توانند ایفا نمایند به این صورت که با بیان قابلیت‏ها، به فرد مورد نظر اطمینان دهند تا به مرور زمان، وى بتواند با کفایت‏هاى شخصى اش رابطه منطقى برقرار نماید. رسیدن به مقاصد و اهداف، دور از دسترس نیست، فقط باید حوزه شناخت و آگاهى را توسعه داد. ژان پل سارتر مى‏گوید: «اگر یک فلج، قهرمان دو و میدانى نشود، خود مقصر است». این جمله کنایه از توانایى و نیروى عظیم نهفته در وجود آدمى است. متأسفانه انسان‏ها نه تنها از ذخیره‏هاى درونى خدادادى خود به گونه احسن استفاده نمى‏کنند، بلکه عموماً از این توانایى‏ها بى اطلاع اند.
گر در طلب گوهر کانى، کانى‏
ور در پى جست و جوى جانى، جانى‏
من فاش کنم حقیقت مطلب را
هر چیز که در جستن آنى، آنى‏
3 - خودپنداره مثبت: در اصطلاح روان شناسان، ارزیابى کلى فرد از شخصیت خود را خود پنداره مى‏گویند که ممکن است مثبت یا منفى باشد. اگر تصور از خود، مثبت و متعادل باشد، شخص داراى سلامت روانى است. همین که فکر کنیم کارى ازما ساخته نیست، بهانه و انگیزه لازم را براى شکست خود به وجود آورده‏ایم.
باید این حقیقت را بپذیریم که هیچ انسانى بى استعداد نیست. کسانى که بى استعداد نامیده مى‏شوند، افرادى هستند که نتوانسته یا نخواسته‏اند ظرفیت وجودى و بالقوه خود را پرورش دهند. بعضى از مردم در حقیقت اسیر و زندانى تصور منفى و بدگمانى خویش هستند و خود را ضعیف، عنصرى نامطلوب و به درد نخور توصیف مى‏کنند.
4 - خوداتکایى: یکى از راه‏هاى رسیدن به اعتماد به نفس، بى‏نیازى از دیگران و اتکاى به خود است. انسان نباید به امید معجزه و دیگران باشد، بلکه باید خود معجزه گر شود. این امر جز با قطع امید از دیگران حاصل نمى‏گردد. امام سجاد(ع) مى‏فرماید: «تمامى خیر و سعادت را در این دیدم که انسان به آن چه در دست مردم است، چشم طمع نداشته باشد».(4)
خوداتکایى تنها به مرحله فعل و عمل منحصر نمى‏شود، بلکه در حوزه فکر و اندیشه از اهمیت بیش‏ترى برخوردار است. در سایه استقلال فکرى، بهره‏ورى از توانایى ذهنى حاصل مى‏گردد و تأثیر پذیرى از قضاوت مردم به حداقل مى‏رسد و براساس جو و قضاوت دیگران تصمیم‏گیرى صورت نمى‏گیرد.
5 - رویارویى با مشکلات: قرار گرفتن جوانان در موقعیت‏هاى جدى و نسبتاً دشوار، به مراتب آن‏ها را بیش از گریز از موقعیت، به مرزهاى اعتماد به نفس نزدیک مى‏کند. هیچ تمرینى مفیدتر از تلاش براى غلبه بر مشکلات نیست.(5)
انسان باید در میدان عمل با تجربه اندوزى از شکست‏ها، راه رسیدن به موفقیت را بیازماید. امام على(ع) مى‏فرماید: «هرگاه سختى چیزى باعث بیم و هراست شد، در مقابل آن سخت و مقاوم شو که با تن دادن به سختى‏ها مشکل بر تو آسان خواهد شد».(6)
6 - تلقین درمانى: بهره‏گیرى از روش تلقین درمانى، آدمى را براى غلبه بر ضعف‏ها یارى مى‏دهد.
به هنگام خطور افکار منفى لازم است بلافاصله اندیشه مثبتى را جایگزین کرد و آن را به ذهن تلقین نمود. کسى که فاقد اعتماد به نفس است، مى‏تواند از فرمول تلقین به نفس استفاده کند که بگوید: هر روز بیش از پیش، از هر لحاظ اعتماد به نفس من بهتر مى‏شود.
با توجه به تحقیقات و مطالعاتى که انجام شده، معلوم گردیده است که مواقع شب و قبل از خواب، بهترین موقع براى انجام تلقین به نفس است.(7)
افراد سست اراده از واژه «نمى‏توانم» و غیر ممکن است زیاد استفاده مى‏کنند، در حالى که اگر راه «نمى‏توانم» را بر ذهن خود ببندند و دریچه روشنایى «مى‏توانم» را روى خویش بگشایند، قطعاً به موفقیت خواهند رسید.
ژاگو مى‏گوید: «تا وقتى فکر مى‏کند که نمى‏توانید و داراى ظرفیت نیستید، احتمال موفقیت کم است. اگر درخشان‏ترین شایستگى‏ها را داشته باشید، خاموشش مى‏کنید، ولى فردى که از نظر هوش و قابلیت، متوسط، ولى به خود اطمینان کامل داشته باشد که موفق خواهد شد، او موفق مى‏شود».(8)
7 - تمرین در تصمیم‏گیرى زندگى سراسر عرصه تصمیم‏گیرى است. اگر بیاموزیم که خودمان براى خویش تصمیم بگیریم، نه دیگران، به تدریج به اعتماد به نفس کامل خواهیم رسید. مهم نیست که در چه زمینه‏اى تصمیم مى‏گیریم؛ مهم تمرین و تکرار آن است. بعضى مى‏گویند:ما از اتخاذ تصمیم عاجزیم، چون بارها برخلاف تصمیم خود عمل کرده‏ایم. در پاسخ باید گفت: بیایید از نو تصمیم بگیرید و مطمئن باشید که شکستن تصمیم به معناى از بین رفتن همه آثار آن نیست. کوهنوردى که تصمیم گرفته به قله کوه دست یابد، چه بسا در بار اول و دوم به مقصود نرسد و نتواند تصمیم خود را عملى سازد، اما با تجربه‏اندوزى از گذشته سرانجام قله را فتح خواهد کرد.
8 - فراگیرى مهارت‏هاى زندگى: انسان هر چه بیش‏تر درباره زندگى خود بداند بهتر مى‏تواند با مشکلات آن روبه‏رو شود. بعضى از افراد به دلیل عدم آشنایى با اصول و قوانین زندگى، در برابر هر شکست جزئى به بهت و حیرت فلج کننده‏اى دچار مى‏گردند و با یک حادثه ناگهانى، روحیه خود را از دست مى‏دهند، یا همه تقصیرها را متوجه دیگران مى‏سازند و به خیال‏پردازى و رؤیاسازى متوسل مى‏شوند. در حالى که اگر تصویر صحیح از زندگى مى‏داشتند، از قبل خود را براى رویارویى با هر نوع مشکلى آماده مى‏کردند و ناکامى را به سکوى پرش و جهش تبدیل مى‏نمودند.
خداوند قدرت مقابله با مشکلات را در وجود بشر به ودیعه گذارده است. مهم، استفاده از این نیروى عظیم و تجربه اندوزى از ناکامى‏ها است. پیشوایان دین به‏ما آموخته‏اند که در سخت‏ترین شرایط زندگى، نباید از مشکلات فرار کرد و روح امیدوارى را از دست داد. امام على(ع) مى‏فرماید: «هرگاه سختى به اوج و نهایت خود رسید، باز باید امید گشایش و پیروزى داشت».(9)
9 - کسب تجارب موفقیت‏آمیز: موفقیت در انجام مهارت‏هاى مختلف، موجبات تقویت انگیزه و رغبت افراد براى ادامه کار و تلاش را چندبرابر مى‏سازد.
تجارب موفق، انگیزه و جرأت و اعتماد به نفس آدمى را تقویت مى‏کند. اگر کسى در یکى از رشته‏ها تخصص لازم را پیدا کرد، این احساس به او دست مى‏دهد که چیزى مى‏داند که دیگران آن را نمى‏دانند و توانایى کارى را دارد که دیگران از انجام آن ناتوان اند آن چه در این جهت مهم است، انگیزه تلاش است، نه نتایج حاصل از آن.
براین‏اساس، مقوله کار و اشتغال، جنبه تربیتى به خود مى‏گیرد. دبس مى‏گوید: «شغل و انتخاب آن، یک نقش مستقیم در اثبات شخصیت جوان دارد، زیرا این موضوع، نشانه آزادى جوان است و از این پس مى‏تواند از وسایل شخصى براى ادامه زندگى استفاده کند و به همین دلیل است که به دست آوردن اولین پول، این قدر لذیذ و مطبوع است. در نتیجه اعتماد به شخص خود پیدا مى‏کند».(10)
10 - مطالعه زندگى افراد موفق: آشنایى با زندگینامه بزرگان و نام آوران عرصه‏هاى علم و اندیشه و ادب و هنر از دو جهت، اعتماد به نفس انسان را بیش‏تر مى‏کند، چون از یک سو، راه و روشى را مى‏نمایاند که دیگران رفتند و به مقصود رسیدند؛ از سوى دیگر چون زندگى مشاهیر و نخبگان، اکنده از سختى و پر از درد و رنج بوده است، جوانان و قشرهاى ضعیف و متوسط جامعه را براى نبل به موفقیت ترغیب مى‏کند.
11 - به دست آوردن تکیه گاه معنوى: رسیدن به اعتماد به نفس در حد عالى که توان ایستادگى در برابر امواج سهمگین مشکلات را در انسان افزایش دهد، در گرو تکیه بر عنصر ایمان و توکّل به خداوند است. در سایه توکل و ایمان عمیق مذهبى، انسان احساس مى‏کند که دیگر تنها نیست، بلکه همیشه خدا را در کنار خود مى‏بیند، براین اساس امام على(ع) درباره مؤمن مى‏فرماید: «روح شخص با ایمان از سنگ خارا شکست ناپذیرتر است».(11)
از مجموع مطالب یاد شده رعایت نکات ذیل ضرورى به نظر مى‏رسد:
1 - خودتان را آن طورى که هستید بپذیرید.
2 - توانایى‏هاى خود را شناسایى کنید و آن‏ها را فهرست نمایید.
3 - نقاط ضعف خود را فراموش کنید.
4 - براى زندگى روزمره، یک برنامه دقیق و منطقى تهیه کنید و مطابق آن عمل نمایید.
5 - تصمیم‏گیرى را تمرین کنید و به نتیجه تصمیم خود فکر نکنید.
6 - از به زبان آوردن واژه‏هاى مأیوس کننده مانند «نمى‏توانم و خراب مى‏شود» اجتناب کنید.
7 - براساس توان خود عمل کنید، نه براساس خواسته دیگران‏
8 - به انگیزه قضاوت دیگران، کارى را ترک نکنید
9 - مهارت‏هاى موفقیت‏آمیز و زودبازده را کسب نمایید و از کارهاى کوچک شروع کنید
10 - زندگینامه افراد موفق را مطالعه کنید و از رفتار آن‏ها الگو بردارى کنید
کتاب‏هاى: روش‏هاى افزایش عزت نفس از اسماعیل بیابانگرد. رموز اعتماد به نفس از رابرت آنتونى، ترجمه اسماعیل کیوانى، روان‏شناسى اعتماد به نفس، از پیرداکو، به خود اعتماد کنید، از پترستر، ترجمه دکتر سرورى و جوان و نیروى چهارم زندگى از محمد رضا شرفى جهت مطالعه معرفى مى‏شود.
پى نوشت‏ها:
1 - آبراهام مازلو، روان‏شناسى شخصیت سالم، ترجمه شیوا رویگردان، ص 154.
2 - همان، ص 155.
3 - بحارالانوار، ج 47، ص 25.
4 - اصول کافى، ج‏3، ص 219.
5 - موسوى لارى، رسالت اخلاق در تکامل انسان، ص 345.
6 - غررالحکم، ج‏3، ص 164.
7 - پترلستر، به خود اعتماد کنید، ترجمه دکتر سرورى، ص 125.
8 - موسوى لارى، همان، ص 360.
9 - غررالحکم، ج‏4، ص 319.
10 - محمد تقى فلسفى، جوان، ج‏2، ص 350.
11 - نهج‏البلاغه، فیض الاسلام، قصار 325.