فرزندانی دارم که درس نمی خوانند مرا راهنمایی کنید؟

 لذت بردن یا تنفر از درس و مدرسه معمولاً به دو عامل استعداد و چگونگى و کیفیت آموزش بستگى دارد. البته افت تحصیلى در مقاطع راهنمایى و دبیرستان چشمگیر است، گاهى عقب ماندگى در تحصیل در اثر تشتت فکرى و وضع آشفته و هیجاناتى است که در دوران بلوغ در نوجوانان ایجاد شده است و در مواردى شکست دانش آموزان در تحصیل به دلیل حاکم بودن وضعیت نامتعال و آشفته در خانواده و ارتباطات خشک و سرد می‌باشد و هوش و استعداد و علاقه و میل شخصى و نحوة فعالیت جوانان را نیز باید در پیشرفت تحصیلى آنان در نظر گرفت. بر این اساس اولاً باید ببینید فرزندتان علاقه و استعداد درس خواندن دارد یا ندارد. بعضى از جوانان به رشته های هنرى یا فنى یا کارهاى دستى علاقه دارند نمی‌توان آنان را به ادامة تحصیل وادار کرد؛ زیرا تحمیل نظر و علاقة شخصى شما در تغییر رفتار آنان تأثیرى نخواهد داشت. فرزندتان باید خود به این امر برسد که درس خواندن مورد دلخواه است. علاقه به درس یک امر ذاتى و ذوقى است که با تحمیل و اجبار نمی‍‌توان آن را در درون فردى ایجاد کرد.

نکتة دیگر آن است که هرگز در این شرایط که فرزندانتان در دوران بلوغ هستند با آن‌ها درگیر نشوید، لازم است نصیحت و انتقاد را به حداقل برسانید. زیاده روى در تذکر، سرزنش و انتقاد به لجاجت و گستاخى و ستیزه‌جویى منتهى می‌شود. براى آموزش فرزندان و اصلاح آن‌ها بهتر است در درجة اول از روش هاى غیر مستقیم استفاده کنید مثلاً موضوعى را در قالب داستان و خاطره مطرح نمایید و بر نقاط قوت آن‌ها تأکید ورزید و به موقع تشویق کنید و شکست در تحصیل را به رخ آن‌ها نکشانید. اگر فرزندتان به موفقیتى در زمینه‌هاى ورزشی، هنرى یا اخلاقى به دست آورد بلافاصله ایشان را تشویق کنید تا توانایى هاى خود را باور کند چه بسا از این طریق مشکلات درسى او بهتر و سریع تر حل شود.

نکتة سوم آن که همواره به ظرفیت و توانایى فرزندتان توجه داشته باشید. بیشتر پدران و مادران دوست دارند فرزندانشان از نظر درسى و شغلى آن چه را که آن‌ها مى خواهند و به آن علاقه‌مندند در پیش گیرند بدون آن که به استعداد و علایق فرزندشان توجه کنند روشن است که اگر کسى به مسیرى سوق داده شود که استعداد و علاقة لازم را نسبت به آن ندارد به موفقیت نخواهد رسید. مقایسه فرزندان با هم سالان در فامیل احساس ناتوانی را در آن‌ها افزایش می‌دهد. هرگز نباید تفاوت هاى فردى را نادیده گرفت. آن چه مهم است این است که پدر و مادر سعى کنند استعدادهاى کودکان و نوجوانان را به درستی شناسایى کنند و آن‌ها را در زمینه‌هایى که آمادگى و استعدادى بیش تر دارند، هدایت کنند یارى دهند. کامیابى انسان در داشتن شغل و حرفة معین یا گذراندن تحصیلات خاص نیست، بلکه درداشتن کار مورد علاقه اى است که استعداد آنجام آن را دارد. نه هر جوانى به طور حتم باید به دانشگاه راه یابد و نه چنین امکانى براى همه وجود دارد. پیشنهاد ما آن است که شما خانوادة محترم دربارة‌ وضعیت تحصیلى و علاقه و استعداد فرزندتان با مربیان و مشاوران مدرسه صحبت کنید و موانع پیشرفت تحصیلى ایشان را مورد ارزیابى قرار دهید اگر واقعاً مشکل علاقه و ذوق و استعداد مطرح است بهتر است جذب بازار کار شود تا در اینده مهارت خاصى را پیدا نماید و اگر مشکل دیگرى در بین است مشخص شود ماند سهل انگاری، بى برنامه ای، معاشرت با نااهلان، در این صورت با برقرارى ارتباط محبت آمیز و رفیق شدن با فرزندتان سعى کنید او را جذب خود کنید و به تدریج افراد شایسته اى براى رفاقت برگزینید و مقدمة دوستى با ایشان را فراهم نمایید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد